Quantcast
Channel: آرین و مامانی و آرتین
Viewing all articles
Browse latest Browse all 205

ماه هشتم (هفته 34)

$
0
0

سلاااااااااام سلاااااااااااااام دوستای گلم خوبین خوشین؟

اینجانب مامان مریم قلمبه ۷۰ کیلویی در خدمت شما هستم که ماه هشتم رو دارم سپری میکنم و یکمی بگی نگی خسته شدم شبها خوابیدن خیلی سخت شده مخصوصا بیدار شدن های شبانه برا رفتن به دستشویی و یا از این پهلو به اون پهلو رفتن از پسر کوچولوی شیطون بی اسممون هم هر چی بگم کم گفتم اونقدر تو دل مامیش ورجه وورجه میکنه که بعضی وقتها دیگه کم میارم یه دفعه میبینم همزمان به چهار پنج نقطه از شکم مبارکم شلیک میشه تق تق تق تق تق یا اینکه چنان کش و قوس میاد که شکمم رو بیضی شکل میکنه تا جایی که یادم میاد آرین اصلا اینجوری نبود.فکر کنم بر خلاف آرین که خیلی مهربون و آرومه این یکی حسابی شیطون بلا بشه

                

چند تا کار دارم که اینروزها میخوام انجامشون بدم یکی اینکه تصمیم دارم یه سر برم آتلیه و عکس های بارداری یادگاری بندازم چون فکر کنم دیگه آخرین بارداریم باشه یه آتلیه ای اونروز به چشمم خورد که نوشته بود ثبت خاطرات دوران بارداری یه سر باید به اونجا بزنمدوم اینکه قبل آتلیه یکمی به سر و صورتم سر و سامونی بدم میخوام موهامو رنگ یا مش کنم ولی نمیدونم ضرر داره یا نه؟ و کی میتونم این کار رو انجام بدم؟ از دوستان عزیزم که تو این زمینه اطلاعات دارن ممنون میشم راهنماییم کنن؟ 

تصمیم داشتم برا زایمان سزارین برم تهران پیش مامانم اینا و برنامه ریزی هم کرده بودم و چند روز پیش هم رفتیم پیش دکتر فرودگاه که نامه بگیرم یه موقع مشکلی پیش نیاد و گفت اگه مشکل خاصی تو دوران حاملگی تا الان نداشتی نامه رو امضا میکنم و سعی کن قبل از ماه نه دیگه رفته باشیو مشکلی نداره

ولی الان دو روزی هست که منصرف شدم و تصمیم دارم اهواز بمونم احساس میکنم پیدا کردن دکتر جدید و بیمارستان تو تهران کمی برام سخت باشه البته هنوز قطعی هم نشده که حتما بمونم اهواز دوستان عزیزم بیمارستان و دکتر خوب تو تهران اگه کسی میشناسه ممنون میشم راهنمایی کنید؟

در مورد بیهوشی اتاق عمل ایندفعه نمیدونم چرا خیلی دوست دارم بیحسی نخاعی بشم که وقتی نی نی به دنیا میاد اولین نفری باشم که صداش رو میشنوم و میبینمش ولی خیلی میترسم از بیحسی نخاعی شدن و شاهد همه ماجراهایی که تو اتاق عمل میفته مثلا شنیدن صدای کارد چنگال ولی فکر کنم اگر بتونم و شجاعتش رو داشته باشم خیلی عالی میشه مخصوصا که مازیار هم بتونه بیاد اتاق عمل و کنارم باشهدوستانی که بیحسی نخاعی کردن آیا واقعا سخته یا نه مثل بیهوشی معمولیه؟

یه متکای مخصوص دوران بارداری چند وقته میشه خریدم آی حال میده باهاش خوابیدن اولش که خریدم احساس کردم عجب چیز مزخرفیه و چقدر گنده است و جا زیاد میگیره و دوسش نداشتم و نمیتونستم باهاش کنار بیام ولی الان واقعا میفهمم چقدر چیز خوبی هست و اگه نبود چطوری میتونستم با این شکم گنده ام بخوام و توصیه میکنم به دوستان که تو دوران حاملگی حتما تهیه کنن مخصوصا ماههای آخر

و اما آرین گوگولی خودم عشق و نفس زندگیم که عاشقشم و بینهایت دوسش دارم دو تا کلاس که ثبت نامش کردم رو با اشتیاق فراوون میره کلاس زبان که معلمش ازش راضیه و کلاس سفال سازی که با دوستاش تو کلاس گل بازی میکنن و اشکال مختلف میسازن

اونروز کاغذ و قلم آورده بهم میگه مامانی هر چی میگم رو بنویس میخوام نامه بنویسی کلی چیز میز گفته و منم دقیقا هر چیزی گفته رو نوشتم و بعد ازم گرفته و برده داده به مازیار و میگه بگیرش نامه است حالا بخونش و باز دوباره و سه باره و چهار باره هم اومده و گفته براش نوشتم یکیش هم برا دوستش یونا نوشته و یکی دوبار هم رفته وبه مازیار گفته تا مازیار هم گفته هاش رو نوشته که مازیار برگشته بهش میگه بابایی اینجوری نمیشه باید تو هم یه وبلاگی چیزی بزنی و اونجا تایپ کنی و مثل مامانی بشی یه وبلاگ نویس

یکی از نامه های کوتاه آرین (به قول خودش)

"پرینتر یک جزء خانواده است و غذاش همش کاغذه و او همیشه روی میز پیش کامپیوتر هاست و دوست کامپیوتر هاست... پتو ها همیشه دوست دارند بروند روی آدما و خودشون دوست دارند همیشه سرد بمونند..."

 این عکس آرین رو خیلی دوسش دارم یعنی عاشقشم فندق به این خوشمزگی تا حالا دیده بودین؟

                 

                                         

 


Viewing all articles
Browse latest Browse all 205

Trending Articles