سلام دوستان عزیزم خوبین؟
ما هم خوبیم و دلتنگ بابا مازیار چند روزی میشه رفته اهواز و ما تنها شدیمالبته خدا رو شکر مامان بابا و خواهرا و داداشم پیشمونن و خیلی تنهایی رو حس نمیکنیمهر وقتی اونا میان پیشمون و اکثرا هم ما اونجاییم
آخی دلم به حال خودم سوخت یهویی!یادمه اهواز که بودیم آخر هفته ها وقتی مازیار بعضی وقتها درمانگاه داشتمن و آرین تنها بودیم و یهویی حوصله ام سر میرفت و عصری میرفتم پارکینگ که بریم بگردیممیدیدم پارکینگ خالیه خالیه و تنها ماشین ما تو پارکینگهو دلم میگرفتبا خودم میگفتم خوش به حال همشون حتما یه جایی مهمونی دعوتن خونه مادری مادر شوهری خاله ای عمه ایاونوقت ما تنهای تنها تو خونه نشستیم!
حالا ما هم شدیم مثل اون ماشینهای همسایه تو پارکینگ !اکثرا یا بیرونیم یا خونه فامیل و مامانم و مادر شوهرم!طوری که آرش دوست آرین چندین بار اومده و دیده ما نیستیم یه نامه ای نوشته بود و چسبونده بود به درمون که"آرین هر وقت اومدم نیستین...هر وقت اومدین بیا پیشم تا با هم بازی کنیم"
آرش به ما میگفت چه خوب شد که شما اومدین این ساختمون من خیلی تنها بودم الان ولی میتونم با آرین بازی کنم و بیام خونتون ! ما هم بهش گفتیم خوب شد تو هم هستی که با آرین بازی کنیاونم چه بازیهایی! که آرین تا حالا خیلی کم از این بازیها کرده بود اسباب بازیهایی که سالها تو کمد ها خاک خورده بود کم کم دارن معنا پیدا میکنناز تفنگ بازی گرفته تا لگو و آبپاش بازی که آرین به همراه آرش میرن تو حیاط و بازی میکننو بدو بدو میکنن و رو چمنهای حیاطمون دراز میکشن و ساعتها با هم حرف میزنن
خیلی خوشحالم که آرین یه همچین دوستی پیدا کرده و کلی باهاش مشغولهو چیزای خوب خوب یاد میگیره مثلا چند روز پیش در حال بازی با اکس باکس بودن که آرتین رفت سراغشون و میخواست دکمه اجکت رو بزنه که آرین گفت ای بابا آرتیییییییییین نکن و کمی عصبانی شدو آرش رو به آرین گفت آرین صبر کن الان بهت میگم چطوری آرتین رو دورش کنیم و یکی از اسباب بازیهای آرتین رو کمی دورتر گرفت و تند تند صداش کردآرتین هم رفت سمتش و دورتر و دورتر شد و مشغول شد و خودشون هم رفتن سمت بازیشون!
خدایا ممنونم
پ.ن۱ : اومده بودم در مورد تحقیقاتی که راجب مدارس کرده بودم بنویسم که شاید به درد دوستان بخوره که این پست نوشته شد و از موضوع خارج شدم حالا تو پست بعدی در موردش مینویسم
پ.ن۲: اون عکسی که آرین هست پرده های خونمونه قشنگه؟!از آرین عکسی نداشتم مجبور شدم بزارمشپرده هامونم دیدینهههههه