آرتین بلا توی دلم خونه کردی منو با این ناز و ادات دیوونه کردی
آرین روزی چندین بار این شعر رو با آهنگ برا آرتین میخونهو آرتین هم خیلی خوشش میاد و دست و پا میزنه
دلم غنچ میره برا روزی که دو تایی با هم صحبت کنن و بازی کنن
و آرتین بدوه دنبال آرین و صداش بزنه.
به قول آرین آرتین بلادیروز ۶ ماهه شدچقدر ۶ ماه زود گذشت
پارسال اینموقع ها مثل اینکه همین دیروز بود که گل پسر چند هفته ای تو شکمم داشتم
خیلی زود گذشت
روزها مثل برق و باد میگذرن
خدا رو شکر که همه روزهامون پر از لطف خداست
و از زندگی لذت میبریم
خدا رو شکر میکنم بابت خانواده خوبی که دارم
بابت همسر بسیاار مهربون و عاشق
که همیشه و در همه حال بهم انرژی مثبت میده
عاشقتم عزیزم
خدا رو شکر میکنم بابت دو تا دسته گلهایی که بهم داده خدایا خودت حافظ همه خانواده ها باش و خانواده چهار نفره ما
وقتی آرتین به دنیا اومد و شناسنامه دار شد نگاه کردم دیدم متولد شهر اهواز شدهو گفتم آرتین هم شد اهوازی! آرین برگشت و گفت مامانی پس من کجاییم؟
منم بهش گفتم تو هم شیراز به دنیا اومدی پس شیرازی هستی
چند وقته مدام بهمون میگه میشه بریم شیراز؟
هر جا میریم با صدای بلند میگه میدونین من شیرازیم
هر روز تو خونه میگه بابایی من شیرازیم هاااا
هر کی ندونه فکر میکنه ما کلی هر روز تو خونه بهش آموزش میدیم که شیرازی هستی
چند روز پیش رفته بودیم فست فود غذا بخوریم غذاش تند بود فست فودیه برگشته میگه غذا خوب بود راضی بودین
گفتم بله خوب بود ولی خیلی تند بود آقاهه برگشت گفت اهان فکر کردم اینجایی نباشین! و خیلی تند دوست نداشته باشین
مسافرت اومدین؟
یه دفعه آرین با صدای بلند گفت من شیراااااااازیم هااا
ما هم گفتیم نخیر مسافرت نیومدیم ما ساکن اهوازیم
!
خلاصه که گل پسریمون حسابی دلش هوای وطن رو کرده! حالا واقعا میشه گفت آرین شیرازیه و آرتین اهوازی؟!یه روز باید ببریمش شیراز رو ببینه
کیک خریدم و ۶ ماهگی آرتین رو در کنار هم جشن کوچولویی گرفتیم و خوب بود
کیک رو از هما خریدم یکی از شیرینی فروشی های مشهور اهواز ولی کیکش اصلا خوشمزه نبود
راستش خیلی وقته کیک خوشمزه ای نخوردم!
کیکی که وقتی میخورم بهم حال بده
یادش بخیر یکبار تو آنتالیا کیک خوردیم معرکه بود
شکلاتش فوق العاده خوشمزه بود
اینجا که کیک میخورم مثله اینه که خامه رو زدم رو نون و دارم میخورم
هر وقتی هم از توش گردوهای بیمزه و کهنه زیر دندونم قرچ قرچ میکنه!
۶ ماهگیت مبارک عشق کوچولوی من
واکسن ۶ ماهگی بر خلاف ۴ ماهگی گل پسرمون رو حسابی از پا انداختهتب میکنه و پاهاش درد داره
دستم که نزدیک پاش میره گریه میکنه شدید
عزیزم انشالله که زود خوب بشه
آرین اینا تا الان ۱۲ تا حروف رو یاد گرفتن اوایل براش حروف ها رو رو مقوا درست کردم و تمرین میکردیم و میبرد مدرسهولی دیدم بچه های دیگه هم تو کلاسشون درست میکنن
دیگه ندادم ببره مدرسه
و خودمون تو خونه درست کردیم و تمرین کردیم
امروز نشستیم همه حروفهایی که تا امروز خوندن رو با کمک آرین دو تایی تو یه مقوا نوشتیم
و عکسهایی که صدای اول و آخرش صداهای مورد نظر رو بده پیدا کردیم و چسبوندیم
تا هم از اول کار کرده باشیم و تمرینی بشه
هم ایندفعه ببره مدرسه که خانوم معلم بزنه به دیوار و بقیه بچه ها هم استفاده کنن
پ.ن : عکسها رو با دوربین موبایل و تبلت گرفتم خیلی به دلم نمیشینه تا اطلاع ثانوی عکسهای با کیفیت پایین خواهیم داشت