سلام دوستان گلم خوبین خوشین سلامتین؟
ما هم خوبیم خدا رو شکر
مامان جونم و بابا جون دو روزی میشه اومدن اهواز و کلی خوشحالیم و من در حال استراحت هستم و آرتین بغل مامان خورشید و بابا جون چقدرکیف میده ممنونم که اومدین پیشمون
آرین ما یه پسر آروم و مودب و حرف گوش کن و بسیاااااار با ملاحظه هست هم تو خونه هم بیرون و هم محیط مدرسهو این مسئله که آرومه! کمی منو نگران کردهمخصوصا مواقعی که تو رودروایسی قرار میگیره و چیزی نمیگه!و من دوست دارم که از خودش دفاع کنه و حرفش رو بزنه و تو دلش نگه نداره! ولی بابا مازیار یه چیز دیگه میگه: میگه پسر من یه جنتلمن هست یه جنتلمن واقعی!
منم کم کم دارم به حرف مازیار ایمان میارم بله آرین من تو ۵ سالگی پسر بسیار عاقل و باهوش و فهمیده است اینو میشه از اخلاق و رفتارش فهمید عمه هام و دختر عمه هام تو سفر قبلیمون به ولایت پدری عاشقش شدن و خیلی دوسش دارن و میگن ماشالله خیلی مودب و دوستداشتنیه و باهوشه
چند تا از رفتارها و کارهاش رو مینویسم مثلا:
۱- چند روز پیش به انتخاب گل پسری براش تفنگ آبی برقی خریدم که خیلی دوسش داره اونروز میگه مامانی آب پرش کن میخوام بازی کنم باشه پسرم ولی باید بری تو حیاط بازی کنی خونه خیس میشه رفته تو حیاط از قضا پسر همسایه هم حیاط بودتا تفنگ آرین رو دید دلش خواسته بود و آرین هم یه تفنگ آبی دیگه هم داره که اون برقی نیست اونو هم اومد برد برا پسر همسایه که با هم بازی کنن از بالکن خونه داشتم نگاشون میکردم بدو بدو میکردن و به همدیگه آب پرتاب میکردن پسر همسایه تفنگ رو گرفته بود سمت صورت آرین و همش آب رو میزد تو صورتش ولی آرین تفنگ رو گرفته بود به سمت بالا که یه موقع آب تو صورت پسر همسایه نخوره!
۲-آرین اسم دوستت چیه؟ دوست پیدا کردی تو مدرسه؟ آره مامانی فقط یه دونه! مامانی میدونی آخه همه بچه ها تو کلاس میخوان با من دوست بشن این میگه آرین دوست منه اون میگه آرین دوست منه
۳-آجیل گذاشتم تو جیب روپوشش بهش میگم یادت نره ها بخوری! آخه معمولا تغذیه هاش رو کامل برمیگردونه و نمیخوره ! باشه مامان... آرین خوردی؟ آره مامانی دوستمم خورد یه دونه ورمیداشت خودش میخورد یکی به من میداد! بابایی تشویقش کرد و بهش گفت باریکلا پسرم کار خوبی کردی که با هم خوردین
مامانی میدونی تو مدرسه بهمون دستور میدن میگن همه بشینین سر جاتون! دستا به سینهخب منم خوشم نمیاد خسته میشم
دومین حرفی که بهشون یاد دادن حرف "خ" هست با هم نشستیم و کار کردیم و کلی کلمه پیدا کردیم که اولشون با خ شروع بشه و آخرشون با خ تموم بشه کاردستیمون رو درست کردیم ولی وقتی میخواستیم یکی دو تا از عکسها رو از کتاب داستانهاش ببرم و بچسبونم کلی ناراحت شد و گفت نمیخوام کتابام رو خراب کنی ولی کار از کار گذشته بود
مامانی من تو کلاس خیلی ساکتم خیلی! اصلا حرف نمیزنم یک کلمه هم حرف نمیزنم ولی بعضی بچه ها نمیدونم چرا جیغ میکشن و همش حرف میزنن و خیلی شلوغ هستن خانوم معلم هم میگه آرین پسر خیلی خوبیه براش جایزه میخرم
آرتین عزیزم تو چهار ماه و نیم یه غلت نیمه زد و کلی همه مون رو ذوق زده کرد دستاش تا مچ تو دهنشه و آب دهنش سرازیر قبلنا فکر میکردم پیشبند واسه موقعیه که بچه غذا میخوره ولی تازه فهمیدم که بهترین موقع استفاده همین الانه و دارم پیشبند ها رو یکی یکی استفاده میکنم و کمتر لباساش رو عوض میکنم
اینم یه عکس بسیاااااااااار شیرین و دوستداشتنی از گل پسرم آرتیندوست دارم مامانی جونم