سلاااااام دوستان گلم خوبین خوشین؟
این روزها سرم خیلی شلوغه و وقت نمیشه لب تاب رو روشن کنم انقدر درگیر بچه ها و کارهامون هستم
ویزای انگلیس ریفیوز شد! و قسمت نبوده بریم لندن حتما مصلحتی توش بوده ! راستش خیلی به دلم نبود بریم فکر کنین وسط بهمن اونم لندن تو سرما با بچه ها چطوری میشد گشت! انشالله دفعه بعدی تو تابستون اپلای میکنیم مقاله!
و اما دوستانی که منتظر خبر های بد هستن و خیلی دوست ندارن از شادی ها بنویسم! با اینکه اصلا دوست ندارم از غم و غصه چیزی بنویسم ولی به خاطر دل اونا چند تایی رو مینویسم
هفته ای که گذشت مریض شدم اونم از نوع گلو دردش که تا حالا تو عمرم تجربه نکرده بودم مازیار گلوم رو نگاه کرد و گفت عفونت داره انتی بیوتیک داد خوردم اصلا خوب نشد هیچ! بدترم شدم طوری که سمت چپ گلوم کامل گرفته بود حتی آب هم نمیتونستم بخورم واقعا وحشتناک بود ! بعد از خوردن چهار روز آزیتریمایسون مازیار نگاهی کرد و گفت داره آبسه میشه بریم متخصص گوش حلق بینی ! تصمیم گرفتیم برم دکتر گوش حلق بینی که خدای نکرده چیزی خاصی نبوده باشه! مازیار صبح مرخصی گرفت و با هم رفتیم درمانگاه بیمارستان کسری ! دکتر تا گلوم رو نگاه کرد گفت اوووووف چی شده دیر میومدن داشت آبسه میشد. که نیاز به جراحی داشت 6 تا آمپول وریدی سفتریاکسون نوشت برام با 4 تا جنتمایسن ! و گفت هیچ کدوم از این کپسول ها عمرا نمیتونستن این چرک رو خشک کنن! خلاصه سه روز صبح و شب آمپول ها رو از طریق سرم مازیار زحمتش رو برام کشید و زد ! باورم نمیشه هر آمپولی که میزدم یکمی راه گلوم باز میشد ششمی رو که زدم کامل راه گلوم باز شد با کمی درد خفیف که دوباره امروز رفتم دکتر و گفت عاااااااالی به این میگن درمان تهاجمی و خودشم خیلی خوشش اومده بود دکتر سن بالایی بود حدود 70 سالی داشت! سه تا پنی سیلین و سه تا امپول دیگه دوباره برام نوشت که هر 5 روز بزنمشون! خدا رو شکر بازم مشکل جدی نشد و کارم به اتاق عمل نکشید اخه گفته بود اگه امپول ها جواب نداد باید بستری بشی تا جراحی بشی و چرک رو بکشیم
و اما اتفاق بد دوم تعریفش بماند پست بعدی! اتفاقی که تو استانبول برامون افتاد و هر دفعه یادم میفته موهای تنم سیخ میشه و اصلا یادآوریش کلا دردناکه! گم شدن آرین تو متروی استانبول... خدا رو شکر پیداش کردیم
و اما اخرین خبر مهم و خوب اینکه دربدر دنبال مطب هستیم انشالله تا چند روز آینده مطب مازیار عزیزم راه میفته و طبابتش رو شروع میکنه
بچه ها هم خوبن و دیگه آرتین جونم بزرگ شده و همبازی آرین شده و با هم بازی میکنن و میخندن و دعوا هم سر جای خودش هست
فعلا خدانگهدار