یکشنبه تعطیلی خونه بودیم اول خواستیم بریم یه سر بندر امام ولی منصرف شدیم و ترجیح دادیم بمونیم خونه و کمی مطالعه و استراحت کنیم
بعد از ظهر دو ساعتی رفتیم پیاده روی خیلی عالی بود کلی صفا کردیم پارک به اون بزرگی ته کوچمون و رودخانه کارون به اون بزرگی هوا به این عالی نعمت های به این خوبی استفاده نمیکنیم ! ولی دو ساعت پیاده روی امروز کنار کارون حال داد.آرین پا به پای ما میومد و وسطهای پیاده رویمون با وسایلهای ورزشی مثل ما ورزش میکرد ولی آخرا حسابی خسته شده بود و نمیتونست بیاد که سوار کول بابا مازیار شد و یه قسمتی از مسیر رو خستگی در کردبرای اولین بار بود به دلخواه خودش سوار چرخ فلک های کوچیک عمو چرخ فلکی شد و خیلی خوشش اومد و کلی میخندید و با بچه ها دوست شده بود
کرج و تهران خیلی خوش گذشت مامی جونم به در خواست من یکروز سبزی پلو با ماهی سفید برام درست کرد و یکروز هم که مهمان داشتیم شوید باقالی پلو با ماهیچه... واقعا هر دوتاشون خیلی بهم چسبید و عالی بودن دستت درد نکنه مامی جون مهربونم
مامی مهربونم برا نی نی جدید کلی لباس خریده خیلی نازن...دستت درد نکنه ولی من زیاد خرید نکردم احتمالا اسفند ماه یه سر بریم دبی خریدهام رو گذاشتم از اونجا بکنم
عمه نوشین برگشت سوئد دلمون براش خیلی تنگ میشه...دو سه روزی پیشش بودیم و آرین خیلی کیف کرد و همش چسبیده بود به عمه و جدا نمیشد عمه جون یه اسباب بازی خیلی خوشگل براش آورده بود که تصاویر رو سه بعدی نشون میده...ممنون عمه نوشین گل
امروز برا چکاپ رفته بودم دکتر که گفت همه چی خوبه و قرص ففول برام نوشت و گفت فولیک اسید و مولتی ویتامین پرنتال هم دیگه نخورم و دستگاه گذاشت که صدای قلب نی نی رو بشنویم که با هزار زحمت تونست گیرش بیاره خانم دکتر میگفت نی نی تون خیلی شیطونه یه جا بند نمیشه و همش در حال وول خوردنهخدا به دادمون برسه