سلام دوستان گلم خوبین خوشین؟
ما هم خوبیم و سرم انقدر اینروزها شلوغه که وقت سر خاروندن ندارم و روزها هم تند تند دارن میگذرن و وقت کم میارم
و اما کلاس های آرین یکی یکی دارن تمام میشن
امروز ترم اول کلاس موسیقی تموم شد و آرین بسیار دوست داشت و ترم دوم رو هم ثبت نام کردمروز آخر کلاس از اولیا هم دعوت کرده بودن که کارهای گروهی کلاس رو که تو ترم اول یاد گرفتن رو بریم و ببینیم واقعا میتونم بگم کار بچه ها و مربی ها فوق العاده بود و بسیااااااار خوشم اومد دست همشون درد نکنه حنانه و ساناز عزیز ممنونم از مهربونیهاتون
کلاس اسکیت هم تموم شد ولی آرین خیلی علاقه ای بهش نشون نمیده و هر وقتی میگه مامانی ترم بعد ثبت نامم نکن! آخه میدونی چیه پاهام عرق میکنه و خسته میشمبعضی وقتها هم میگه ثبت نامم کن دوست دارم نمیدونم ببرمش یا نه!
میخوام چند تایی ورزش ببرمش هر کدوم رو که دیدم علاقه داره ادامه بده
جلسه چهارم کلاس بسکتبال هم پشت سر گذاشت خیلی بهش تو بسکتبال خوش میگذره با توپبازیهای مختلفی میکنن و آرین تو دو ساعتی که با همسن و سالهاش دنبال توپ میدون خوشحاله و همش میخنده و راضی هستم جلسه چهارم هم آرین با انداختن سه بار توپ تو سبد با تشویق مربی همراه شد.
آرتین بلا شیطون بلا عشق زندگی نفسهر چی بگم کم گفتم دیگه کامل راه میره و دور میزنهو عاشق دور زدنهاشم دایی میگه آرتین بیا میره سمتش و دو سه قدم مونده برسه بهش دور میزنه برمیگرده! خاله میگه آرتینی بیا میره سمت خاله بازم دو سه قدم مونده به خاله برمیگرده و دور میزنه!وسط زمین بدون کمک بلند میشه و راه میره چهار زانو میشینه و از رو زمین اسباب بازیهاش رو برمیداره و بلند میشه و میره عشق است و آرتین
عزیزم دلم وقتی خسته میشه و بهم احتیاج داره میاد سمتم و بهم میگه ماما ...ماما جانم عسسسسسل میخنده بهم و میگیرم حسابی فشارش میدمچند روز پیش نزدیک صبح بیدار شده بود رفتم از اتاقش آوردم پیش خودمون و پستونکش رو گذاشتم تو دهنشدیدم نمیخوابه نق میزنه مازیار گفت چی شده گفتم هیچی گشنشه برو براش شیر درست کن بیارتا مازیار بلند شد بره آرتین هم پا شد و نشست و گفت بابا...بابا و گریه کرد که آرومش کردم تا شیرش رسید و خورد و خوابید
پ.ن: ممنونم از فرزانه جون مامان آرین مهر که زحمت کشیدن و عکسهای این پست رو درست کردن