سلام دوستان گلم
ممنونم از تبریکات پر از مهر و صمیمانه تون
آرتین ما دیروز شنبه ۱۴ اردیبهشت دو روز مانده به ۱۱ ماهگیش هفت هشت قدمی راه رفتو مورد تشویق و سوت و هورااااااااا خاله ها و مامان خورشید و بابا جون و دایی جون مخصوصا آرین شدنازی آرتینم بعد از تشویق شدن کمی ترسید و لب و لوچه اش رو جمع کرده بود و بهت زده همه رو نگاه میکرد که یکی یکی همه گرفتنش و محکم فشارش دادن و بوسیدنش و چندین چند بار گذاشتیم که راه بیاد هر دفعه چند قدمی راه میرفت و میفتاد یک هفته ای میشه که بدون کمک وایمیستاد و امروز راه افتاد
عزززززززززززززززیز دلم راه رفتنت مبارکت باشه قدمهایت همیشه استوار
ظهر "روز مادر"بابا مازیار از اهواز اومد و من و آرین و آرتین رفتیم فرودگاه دنبالش و از اونجا مستقیم رفتیم کرج شب پیش مامان شهین و بابا جون بودیم و شام رو رفتیم رستوران ارکیده شعبه کرج که خیلی خوش گذشت مخصوصا به آرین و آرتین کلی تو فضای بازیش بازی کردن و لذت بردن غذا هم شاندیز سفارش دادیم خوشمزه بود
از طرف موسیقی پارس به جلسه ای دعوت شدیم که آشنایی بیشتر اولیا با هم و و با مربیان زحمت کش و دوستداشتنی بود همچنین آموزشهایی که طی دوسال قراره به بچه ها بدن رو هم توضیح دادنکه تو طول ۸ ترم چه کارهایی قراره بکنن که دو ترم اولش بازی و موسیقی هست و از ترم سوم بلز و چهارم فلوت شروع میشه
آرین که خیلی خیلی کلاسش رو دوست داره و هر دفعه با اشتیاق میرهو میگفت مامانی هر دفعه یه جایی میریم جلسه اول رفته بودیم جنگلو آقا فیله و طوطی با هم حرف میزدن و جلسه دوم رفتیم جاده و داستان موش و گربه بودو میپریدیم اینور اونورجلسه سوم یادش نبود
به پیشنهاد خاله نسیم گل رفتیم باشگاه انقلاب و تو جاده سلامتش با آرین و آرتین کمی پیاده روی کردیم و هوا خوردیم عالی بود ملس و دوستداشتنی به نسیم گفتم یه سر بریم آکادمی اسکیت ببینم شرایطش چطوره که رفتیم و آرین رو ثبت نام کردممحیطش عالی بود یه فضای سرپوشیده بسیاااااااار بزرگ که آرین خیلی دوست داشت
اولین جلسه رو پنجشنبه به همراه بابایی رفتیم و کلی بازی کرد و مربی خیلی ازش راضی بود و آخر هم جایزه اش یه بازی بود که با بچه ها انجام دادن خانم مربی کاسه های پلاستیکی رو پرت میکرد وسط سالن و بچه ها باید میرفتن و جمع میکردنکه آرین خیلی دوست داشت و وقتی کلاس تموم شد حاضر نبود زمین رو ترک کنه و میگفت چه زود گذشت !
بعد از ثبت نام آرین رفتیم سمت شکم کده و فودکورتسالاد های خوشمزه و بزرگش از دور بهم چشمک زدن و یه سالاد من گرفتمو یه سیب زمینی و بستنی آرین و یه سوپ خاله نسیمو رفتیم طبقه بالا و نشستیمعجب سالاد خوشمزه ای بود سالاد یونانی مخصوصا سسش محشر بود عاشقش شدمو دفعه بعد هم که با مازیار رفتیم از همین سالاد سفارش دادیم و خوردیم خیلی خیلی چسبید! به به! بعد از یک دور کامل پیاده روی تو جاده سلامت عجب میچسبه سالاد یونانی!
آرتین رو گذاشته بودم تو کالسکه و تو جاده تندرستی داشتیم پیاده روی میکردیم که خانومها چند تاییشون بهم گفتن شما با هل دادن کالسکه دو برابر کالری میسوزونیاوهووووووم! پس احتمالا شکمم آب بشه به این زودیها و مانکن بشم
آرین و آرش در حال بازی کردن