منم خوبم و در خلوت و آرامش خونه صفا میکنم تو این مدتی که ننوشتم اتفاقات زیادی افتاد آرین کلاس اول رو با موفقیت پشت سر گذاشت و باسواد شد! آرتین گلم مهدکودکی شده و سه چهار روزی هست که میره و مهدش رو خیلی دوست داره نزدیک خونمون مهد بین المللی ستارگان ثبت نامش کردم با تعریفاتی که از دوستانم شنیده بودم و رفتم و از نزدیک با کادر منضبط و بسیار خوبشون آشنا شدم و تصمیم گرفتیم گل پسر رو بزاریم مهد دو زبانه تا انگلیسی هم یاد بگیره! خیلی خیلی از نظر زبان انگلیسی مهد قوی هست و همه مربی هاشون نیتیو هستن و خیلی خوشحالم
بچه ها که کیف میکنن آدم خودش بیشتر لذت میبره الان که خونه ام و آرامش دارم بیشتر به خاطر اینه که احساس خوبی دارم پسر کوچولوم اونجا بهش خوش میگذره و کلی چیز یاد میگیره
آرین هم از طرف مدرسشون یه کلاس تهرانگردی بود که ثبت نام کردم تا در کنار دوستانش باشه و خوش بگذرونه یه مدت شنا نرفت و تصمیم گرفتم انشالله از همین هفته شنا رو هم ببرمش از وقتی شنا رفت کلا هیکلش عوض شد و کمی هم تپلی شده!عزززیز دلم اسمش رو گذاشتم تپلم:-* چون بچگیش لاغر بود الان تپل شده خیلی بهش میاد.
و اما تو این مدت مسافرتی داشتیم به جزیره زیبای کیش و خیلی بهمون خوش گذشت مخصوصا در کنار دریای نیلگون خلیج فارس و تفریحات آبی و شنا و موتور سواری و اسکوتر بازی خیلی خیلی چسبید
16 خرداد ماه هم آرتین من سه ساله شد و یه تولد خودمونی باب اسفنجی به همراه خانواده خودم و مازیار براش گرفتیم و حسابی به بچه ها خوش گذشت
فعلا همینا! تو پستهای بعدی سعی میکنم کمی مفصلتر توضیح بدم ممنونم از محبتتون