سلام دوستان خوبین ؟
ما هم خوبیم:-) خدا رو شکر
امسال زمستان را با چشم دیدیم برف دیدیم آدم برفی کوچولویی به همراه خاله نسیم و بچه ها درست کردیم آرین و آرتین از برف خوششون اومد بود و کلی تو باغچه حیاط بازی کردن
آرتین با زبون شیرینش برف رو نشون میداد و میگفت بف بف نمیخواست بیاد خونه صورتش یخ زده بود و حسابی قرمز...
لذت بردیم دوست داریم بریم پیست اسکی هنوز وقت نشده! البته قبل اسکی باید یه سر ورزش برم اینجوری نمیشه ماهیچه پاهام زود میگیره خیلی وقته ورزش هم نرفتم!
بچه خیلی وقت گیره مخصوصا کوچولویی مثل آرتین! کامل دست و پای آدمو میبنده
این جلسه فلوت تمرین نکرده بودم مربی از دستم شاکی بود گفتم آرتین نمیزاره تا فلوت رو میگیرم دستم میاد ازم میگیره و فوت میکنه توش وقتی هم خوابه جرات نمیکنم فلوت رو وردارم چون آرامش تنهاییم بهم میخوره!
خوردن کله پاچه تو این روزهای سرد و برفی خالی از لطف نیست هفته پیش جمعه وقتی دوستم تو وایبر عکس صبحانه کله پاچشون رو فرستاد چشام گرد شد بعد یک ساعت دوست دیگرم گفت که ناهار کله پاچه خونه پدر شوهرش دعوتن دیگه نتونستم بر نفس عماره غلبه کنم و بچه ها رو آماده کردم و ظهر ساعت 3 به همراه مازیار رفتیم سمت کله پاچه صبا نرسیده به تجریش فکر نمیکردم اون موقع ظهر داشته باشه ولی داشت گوشت و مغز فقط داشت بقیه چیز ها تموم شده بود گرفتیم و اومدیم خونه حالا نخور و کی بخور عااااااااالی بود خیلی خیلی چسبید
امروز هم به همراه خواهری دوباره رفتیم کله پاچه و به اندازه کافی هر چی دوست داشتیم خوردیم زبان و مغز و پاچه و گوشت! و برای مازیار و بچه ها هم خریدیم و اوردیم خونه.یه سری هم با بچه ها خوردم خیلی عالیه! گوسفند جونم ممنون :دی
آرین در آرایشگاه (سلمونی)
و بعد رفتیم کلاس موسیقی و عصری هم با مازیار عزیزم دو نفری رفتیم رستوران ایتالیایی و یه حالی به شکم مبارک دادیم که بد جور هوس پاستا کرده بود!شب هم رفتیم دنبال بچه ها خونه مامان خورشید و دیکسیت بازی کردیم و بستنی منصور خوردیم و شب ساعت یک برگشتیم خونه :-)